صد سال از زمانی ( 8 مارس 1908 ) که زنان کارگر نساجی نیویورک به خاطر کمی دستمزد، ساعات طولانی کار، متوقف کردن کار کودکان و برای داشتن شرایط کار و زندگی بهتر با شعار نان و رز که در آن نان سمبل تامین اقتصادی و رز سمبل زندگی زیباتر بود، دست به اعتصاب زدند، می گذرد. اعتصابی که کارفرما برای جلوگیری از همبستگی سایر کارگران بااعتصابیون، درهای کارخانه را قفل کرد و 129 کارگر زن اعتصابی در آتش سوزی ای که ایجاد شد جان باختند و تنها تنی چند جان سالم به در بردند.
سالهای زیادی می گذرد اما هنوز هم این نابرابری ها در اشکال جدید آن ادامه یافته و زنان و مردان آگاه جهان برای رفع هرگونه تبعیض که توهین به انسانیت و ارزشهای انسانی است آرام ننشسته اند...
متاسفانه در ایران اسلامی زنان حتی اجازه برپایی مراسم بزرگداشت این روز را نیز نداشته و برگزارکنندکان با خطر دستگیری و آزار مواجه بوده و هستند... آری ، برای نابودی یک گروه تنها کافی است آرزوهایشان را از آنها بگیرید...
در جامعه کثیف سرمایه داری اسلامی ایران، زنان و مردان هردو زیر فشار و ظلم و اختناق به سر میبرند لیکن زنان بواسطه قوانین فقه و جزای غیر انسانی اسلام به طرز دلخراشی در معرض شکنجه هستند و بسیاری از حقوق طبیعی ایشان از آنها سلب گردیده است... این مجموعه قوانین که منشا عرف و هنجارها وتابو های جامعه ما می باشند زندانی را برای زنان ساخته اند که امنیت روانی ، اجتماعی و حتی جانی آنها رادر معرض خطر قرارداده است... به امید روزی که زنان جهان با افزایش آگاهی و شناخت توانمندیهای انسانی خود بتوانند علیه سرمایه داری علی الخصوص نوع اسلامی آن متحد شده و همدوش مردان آگاه برای احقاق حقوق انسانی خود به پا خیزند...